دلنوشته های نارنجی من



سلام

چیز هایی هست که نمی دانی!

نمی دانی که چند وقتیست چشم هایت تمام دنیای من شده. نمی دانی که هی پا به پا میکنم بگویم دوستت دارم تا خودم را خلاص کنم از این بلاتکلیفی عجیب و دردناک. نمی دانی از گریه چشم هایم تار و سیاه شده همانند شب های تو!

شب هایی که خدا خدا میکنم کسی کنارت نباشد،با کسی حرف نزنی و حتی به کسی فکر نکنی!

اما ازاد گذاشته ام. این عشقی که دارم را ازاد گذاشته ام. عشق باید ازاد باشد همانند پرنده!کوچ کند‌. برود. باز آید.

عشقی که من دارم بایدی وجود ندارد‌. اما گاهی گاهی دلم پر میکشد برای با تو بودنم.

 

مهسا کاردان

ادامه مطلب

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزه هایی در رابطه با گلها و گیاهان لوازم یدکی هیوندا و کیا m2part ای کاش فدای انقلاب الهی امام خمینی (ره) شوم دلنوشته هایی در رابطه با«سردار سپهد سلیمانی» salemziba17 بردسکن را بگردیم کمند صید معرفی برترین اساتید گیتار اصفهان خرید و فروش آهن و فلزات ساختمانی بیمه